«نظری به تاریخچة دف»
دف و دپ اسم صوت است و صدایی است كه از كوبیدن ضربه ای به پوست دف بر می آید . ساز دف از متداولترین و اساسی ترین نمونة آلات ضربی ( سازهای كوبه ای ) یا « آلات ایقاعی » روزگاران قدیم به شمار می آید . در فرهنگنامة موسیقی ایران آمده : دف، دایره ای است از چوب كه بر روی آن پوست كشیده اند . در برخی مناطق، حلقه هایی نیز بدان آویزان كنند و در مجلس سماع صوفیان، اشعار مذهبی و عرفانی را با آهنگهای دل انگیز وجان سوز در دستگاههای مختلف، و نیز ریتمهای متفاوت به همراهی دف می خوانند، و مجلس آنان شوراست و شوق است و نیایش .در فرهنگ معین آمده : دف چنبری است كه پوستی بر آن چسبانند و قوالان، آن را باسر انگشت نوازند .
ساكس می نویسد: دف ( فارسی، عربی تركی و آلبانیایی ) همان دایره است. ضمن اینكه این لفظ در مصر و آلبانی به طور كلی معنای دایره را می دهد . در الجزایر ساز مخصوصی است با قالب چهار گوش كه دارای دو پوست است و پشت این پوست را از داخل چهار تارِ زِهی كشیده اند .
در نقش بر جسته شكار گوزن در طاق بستان، دو نوازنده یكی از سوی چپ، نای یا سورنای می نوازد، و دیگری ساز چهار گوشی در دست دارد كه نوعی دف مربع شكل می باشد . شكل دستهای نوازندة این ساز به گونه ای است كه، بیشتر از هر چیز مؤید این نظریه است، دف از دورة باستان مورد توجه بوده است . این نوع دف، یعنی دف چهار گوش، هنوز هم در مصر و سوریه رواج دارد و قاب آن به شكل قالب خشت مالان است .
دكتر محمود احمد الحنفی از توانائی طویس، كه از مشهورترین مغنیان قرون اولیة اسلامی است، در معمول كردن آواز ضربی و اجرای دف بسیار یاد كرده است .
در كتاب الأغانی (جلد اول، فصل ششم) آمده است: ابو عبدالمنعم عیسی بن عبدالله و به قولی طاووس ملقّب به طویس از مشاهیرو مغنیان صدر اسلام و نخستین خواننده ای كه آوازهای عربی را با آهنگ درست ایقاع خوانده است . دف می نواخت .
اسحاق از صالح بن حسان انصاری روایت كرده است كه روزی جمعی از مدنیان در محفلی راجع به اوضاع آن شهر و مردم مدینه سخن می گفتند تا اینكه نام طویس به میان آمد . بعضی گفتند او چنین و چنانست . اما یكی از مردم ( انصار ) گفت: اگر او را می دیدید از دانش و آداب دانی و آواز خوب و هنر دف زنی او خشنود می شدید . مقام او را در هنر موسیقی با معبد و ابن سریج برابر دانسته اند . الأغانی در جای دیگر در فصل سی و دوم آورده است كه مصعب گوید: پیری مرا حكایت كرد كه روزی حكم وادی آوازی خواند و من بدو گفتم: احسنت ! حكم، دف را بر زمین افكند و گفت: خدا رویت را زشت كند . از شصت سال پیش مرا با سایر مغنیان می بینی و اكنون به من می گوئی احسنت !
حكم الوادی دف نواز و آواز خوان ماهری بود و تعدادی آهنگ ساخته بود . به گفته فارمر: او برای فراگیری موسیقی نزد هم ولایت خود عمرالوادی رفت و از او درس موسیقی گرفت. مؤلف الأغانی می نویسد: ابن زناد از پدرش نقل میكندكه وقتی پیامبراكرم (ص) با بنی نظیر جنگ می كرد و از مدینه آنها را بیرون ریخت، بنی نظیر به سوی خیبر حركت كردند، در حالی كه زنانشان آرایش كرده و طلاهای خود را آویخته بودند با دف و مزمار در كوچه ها حركت می كردند تا نشان دهند غمی از شكست ندارند .
مؤلف اغانی در جای دیگر نوشته است: زن ابراهیم موصلی كه شاهك و یا به قولی دوشار نام داشت همراه دف، آواز می خواند و اهل ری بود و به همین سبب، مورد علاقة ابراهیم موصلی قرار گرفت.
مؤلف سماع درتصوف به نقل از كیمیای سعادت می گوید: طبل و شاهین و دف اگر چه در وی جلاجل بُوَد ( یعنی به قاب دف زنگوله ها بسته باشند ) حرام نیست كه اندرین خبری نیامده است … و دف خود زده اند پیش رسول اكرم (ص) و فرموده است : زدن آن در عروسی و طبل حاجیان را و غازیان (یعنی جنگجویان را خود رسم است زدن چنانچه پیداست نواختن دف آن هم دفی كه واجد پنج زنگوله یا به قول اعراب « جلاجل خمسه » باشد در اسلام مباح بوده است . در كتاب بوارق الاسماع مراتب این جلاجل پنجگانه چنین توصیف شده است : « ملكّیت، ولایت، انسانیّت، روحیّت، امامیّت » .
در دایره المعارف فارسی مصاحب آمده است : دف سازی است كه اساساً عبارت است از قالبی كه بر یك ( و گاه دو ) طرفش پوست كشیده شده است و با زدن بواسطة انگشتان یا تكان دادن آن نواخته می شود . چنانكه یاد شد دف چهارگوش در پیش از اسلام متداول بوده، ولی در این روزگار نواختنش متروك شده است . در حال حاضر در بسیاری از اركسترهای ایرانی دف یا دایره یكی از سازهای اصلی به شمار می آید .
منحصراً در كردستان است كه دف یا دایره به عنوان یك ساز مذهبی به كار می رود . آنان دف را با آهنگ مناجات برای حالت سماع و جذبه می نوازند . صدای این ساز مثل دایره، ولی هیجان انگیز تر است وقار مخصوصی دارد كه شنونده را به تفكر در عوالم رؤیا وا می دارد.