جایگاه و تأثیرات دف در میان عرفا

سپاس بی قیاس خداوندی را سزاست كه زبان ثناگویان از ادای شكرش قاصر است و عقول كاوشگران از ادراك حقیقتش عاجز .

نغمه های موسیقی كه از سازهای مجالس سماع صوفیان برمی خیزد و شنونده را با معانی توحیدی آشنا میكند و او را برمی انگیزد تا تَركِ صورت گوید و به سِیر در معارف الهی بپردازد

مولوی می گوید: خشك سیمی، خشك چوبی، خشك پوست از كجا می آید این آوای دوست.

 با دف، دل سوختگان عشق در سیر آفاق الهی می پردازند . با دف، اولیاء خدا از صورت به باطن می روند و معنای دیگر می یابند كه این لحاظ را می توان در آثار علمی و معنوی بزرگان اهل سلوك ملاحظه كرد .

ساز دف نزد اهل دل و معنی اشاره است به دایره الاكوان و پوست روی دف اشاره است به وجود مطلق و ضربه هایی كه بر دف وارد می شود اشاره دارد به ورود واردات الهی از باطن به طرف هر وجود مطلق به منظور خارج كردن اشیاء ذاتی از باطن به ظاهر، و صوت حلقه ها مجموعاً اشاره است به ظهور تجلیات الهی و علم مطلق در دلهای اهل كمال به واسطة این معانی و نفس معنی نیز صورت رتبة حق است، زیرا اوست كه محرك اشیاء و به وجود آورندة آنهاست و به آنها نشأت بخشیده است.

اهل سلوك و عرفان در مجالس سماع خویش دف را در دو جهت مورد استفاده قرار می دهند . آورده اند :

اول – به هنگام ورود حضرت ختمی مرتبت (ص) به مدینة منوره مردم از ایشان با دف و هلهله استقبال كرده اند .

دوم – چون نغماتی كه از دف بر می خیزد، پر تحرك نیست كه آهنگ و رقص شهوی و پرهیاهو و پر جنب و جوش به وجود آورد. سیره نویسان نوشته اند  : به هنگام ورود پیامبر اكرم صلوات ا.. علیه به مدینة منوره، بر فراز تمام پشت بامها و در پشت پرده های رنگارنگ منازل، مردان و زنان در حالی كه برقی از مسرّت و شاد كامی از دیدگانشان پرتوافكن بود و به دور هم جمع شده  با دف،و كف زدن، و هلهله، شادمانی می كردند، و با صدای پُر طنین كه سعادت و خوشحالی در آن موج می زد، اشعارِ شادمانی می خواندند .

در میان عرفا، دف از جمله آلات موسیقی سماع است كه هر گاه نواخته شود، نوای دلنشینِ آرام بخشِ خاصی را پدید می آوَرَد كه شنونده را از خود نجات می دهد به همین جهت گفته اند: « الصوت الطیب ملك الموت » زیرا انسان را از خود بی خود می كند و به سوی حق تعالی یعنی محبوب حقیقی می كشانَد .

آری بانگ دف، چون از عشق بر می خیزد، وجود مستمع را به آتش دردِ طلب می سوزاند و روح را ازآلایش ها وكدورتها پاك می كند. به همین دلیل عارفان و صوفیان، آن را یكی از وسائل تهذیب نَفْس و تصفیة باطن دانسته اند كه جان و دل را نیز آرایش می دهد.

دف، آنگاه كه با آواز خوش و اشعار خاص سماع آمیخته شد، هوی و آرزوهای ناروا را در وجود سالِك از میان می برد و دل وی را برای قبول وارد غیبی در انوار الهی، آماده می سازد .

بكو ی میكده یا رب  سحرچه  مشغله ‌‌بود

كه جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود

***

حدیث عشق كه ازحرف و صوت مستغنیست

بناله  دف و  نــی در خروش و ولوله بود